جدول جو
جدول جو

معنی زیادت گشتن - جستجوی لغت در جدول جو

زیادت گشتن(چَ / چِ رَ / رُو شَ شُ دَ)
افزون شدن. زیادت گردیدن. بسیار شدن: چون دمنه... از سخن فارغ شد اعجاب شیر بدو زیادت گشت. (کلیله و دمنه). هرچند که در ثمرات عفت تأمل بیشتر کردم رغبت من در اکتساب آن زیادت گشت. (کلیله و دمنه). ملک را بر حال ضعیف و طبع لطیف او رقت زیادت گشت. (گلستان). رجوع به زیادت و دیگر ترکیبهای این کلمه شود
لغت نامه دهخدا
زیادت گشتن
افزون کردن بسیار کردن
تصویری از زیادت گشتن
تصویر زیادت گشتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ / چِ رَ / رِ دَ)
افزونی یافتن: بلکه هر روز زیادت و طراوت گیرد. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ خوا / خا دَ)
افزون شدن. طولانی شدن. دراز شدن:
اگر به زهد زیادت شدی کسی را عمر
کرا بدی به جمال و کمال دهر نظر.
ناصرخسرو.
و هر روز اسلام ایشان زیادت می شد تا همگان بر گذشت روزگار مسلمان شدند. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 117).
گفتم دمی بگوشۀ چشمش نظر کنم
چشمم در او بماند و زیادت مقام شد.
سعدی.
...ترا می بینم و میلم زیادت می شود هر دم.
حافظ
لغت نامه دهخدا
پیاده گشتن از... پیاده شدن از... پیاده گردیدن: سمک چون دید از اسب پیاده گشت
فرهنگ لغت هوشیار